ماگدالنا کارمن فریدا کالوی کالدرون د ریورا زاده ۶ ژوئن ۱۹۰۷ در کویو آکان مکزیکوسیتی که در ۱۳ ژانویه ۱۹۵۴ از دنیا رفت.
فهرست مطالب
نقاش مکزیکی و یکی از زنان نامدار تاریخ هنر معاصر است و به عنوان یکی از افراد مشهور جنبش فمینیسم شناخته میشود. پدر او آلمانی و مادرش دو رگه اسپانیایی مکزیکی بود و در خانهای که اکنون موزه است زندگی میکردند که با آن خانه آبی میگویند.
کودکی فریدا
پدرش نقاش و عکاسی بود و پرتره زیادی از کودکی فریدا کشیده است. زنی آسیب دیده بود. او در سه سالگی جنگ و انقلاب فرانسه را زیست و در شش سالگی به علت ابتلا به فلج اطفال مجبور شد چند ماه بستری شود و همین بیماری در پای راست او باقی ماند؛ تا جایی که تا آخر عمر دامنهای بلند پوشید.
تصادفی که تبدیل به نقطه عطف شد!
اما نقطه عطف زندگی و پیشرفته او تصادفی بود که در ۱۸ سالگی افتاد. در سپتامبر ۱۹۲۵ زمانی که دانشجوی پزشکی بود در تصادف شدید اتوبوس از ناحیه شانه، سینه، کمر، لگن و پا دچار آسیب شدیدی شد و به علت فرو رفتن میله آهنی در رحمش تا آخر عمر نتوانست فرزندی داشته باشد.
همین تصادف نقطه آغاز رشد و اتفاقات جالبی شد. او در حدی آسیب دیده بود که مجبور شد دراز بکشد و رو به رویش یک تابلو درست در جلوی صورتش درست کنند تا بتواند دراز کشیده نقاشی بکشد. همچنین او سراسر آتل و گچ بدنش را نقاشی کرده بود.
نهایتا او پس از مدتها و چندین بار عمل توانست سر پا شود و راه برود اما درد پا هرگز او را رها نکرد.اتفاق تلخ دیگر در این میان این بود که بعد از تصادف نامزدش از ازدواج با او منصرف شد.
آشنایی با دیهگو ریورا
بعد از بهبودی پرتره و نقاشیهای خود را نزد دیهگو ریورا برد که نقاش دیواری معروف کمونیست مکزیکی بود. نقاشیهای فریدا مورد توجه دیهگو قرار گرفت و باعث ازدواج آنها شد. در زمان ازدواج دیهگو ۴۲سال و فریدا ۲۲ سال سن داشت. مادر فریدا با این ازدواج مخالف بود.
او میگفت آشنایی با دیهگو باعث شد که او سوسیالیست و دیهگو عاشق شود. همچنین فریدا یک بار باردار شد که جنینش سقط شد که تابلو معروف او از خودش و جنین در رحم و خون گویای همین حادثه بود.
تمایلات این دو بسیار عجیب بود و در طول زندگی هر یک شریک عاطفی و جنسی جدا داشتند که فریدا در خاطراتش به چند تن از آنها مثل لئون تروتسکی سیاستمدار کمونیست شوروی و ویولت گادرد همسر چارلی چاپلین اشاره کرد.
در طول جنگ جهانی دوم مکزیک به جای پاریس پایتخت فرهنگی هنری شد که خانه فریدا پاتوق بسیاری از سیاستمداران چپ گرا بود. او طرفدار استالین و بعدها مائو شد.
علت فوت فریدا
اما ده سال بعد فریدا همسرش دیهگو را همراه با خواهر کوچکترش کریستینا دید و از او جدا شد اما دوباره به یکدیگر برگشتند. در نهایت فریدا به دلیل وخامت قانقاریا مجبور شدند که پاهایش را قطع کنند و در سالهای آخر عمرش با صندلی چرخدار تردد کند و برای تحمل درد درگیر اعتیاد شده بود.
در نهایت به دلیل انسداد جریان خون از دنیا رفت و خاکستر او را در یک کوزه در موزهاش نگهداری کردند.
نقاشیهای فریدا
نقاشیهای او از خودش آمیخته با مفاهیم و نمادهای شخصی هستند و معمولاً در آن میمون و گربه و حیوانات به رنگ سیاه که دست در گردن او انداخته باشند و گیاهانی که پشتش با تصویر بزرگتر از حد طبیعی به نظر میرسند دیده میشود.
از آنجایی که او پزشکی میخواند و گاهی کالبد انسان را میکشید که گاهی یک آسیب از گردن به پایین وجود داشت. در تعریف از او میگوید او تنها کسی بود که در تاریخ هنر توان شکافتن سینه و قلب و گفتن حقیقت بیولوژیک و آنچه که از درون احساس میکند را دارد.
کمد فریدا و آغاز بازگشایی موزه
فریدا در ۴۷ سالگی و بعد از ۳۰ عمل جراحی و قطع پای راست فوت کرد و تقریبا ۵۰ سال بعد از مرگش نمایشگاهی از کمد لباسهایش برگزار شد به نام تصادف که نشان دهنده آغاز هنر فریدا و فرسودگی بدنش بود.
زیر لباسهای زیبا شمار زیادی از براکتهاییی وجود داشت که مجبور بود بپوشد. یکی از چیزهایی که باعث رشد خلاقیت فریدا شد سبک و استایل شخصی خودش بود و هدف از انتخاب این سبک از لباس پوشیدن برای فریدا دو مورد بود:۱: نشان دادن عقاید سیاسی خود که اشاره کردیم او بعد از آشنایی با دیهگو و کمونیست تبدیل به یک فرد در جناح چپ شد.
و این دیهگو همسرش بود که به او پیشنهاد داد که از لباسهای سنتی تهوانا استفاده کند که نشانگر جامعه مادرسالارانه بود. و اینگونه فریدا شعله ور شد و افتخار فیزیکی خودش را نشان داد.
۲: علت دوم پنهان کردن نقش جسمانی او بود چرا که این لباسها باعث حواسپرتی از ناتوانی جسمیاش بود و بخاطر چین زیاد دامن موقع راه رفتن لنگیدن او پنهان میشد.
سبک لباس پوشیدن فریدا
در مدل لباسهای تهوانا سبک دامنها چین دار و بلند است. به علاوه بلوزهای گلدوزی شده و آرایش موهای مجلل با گل که فریدا با تلفیق این لباسها و عناصر معادل یک جورایی از زنان گذشته و حال قدردانی میکرد.
همانطور یقههای مربعی شکل در بلوزها و الگوهای پیچیده در قسمت بالا تنه توجه را از پایینترین برمیداشت و بلوزهایش به خاطر اینکه باید به صورت نشسته نقاشی میکرد کوتاه بودند تا راحتتر باشد.
وی به اکسسوری علاقه زیادی داشت. مثلا گردنبندهایی از جنس چوب و مرجان و یشم که در کنار اکسسوریهایی مثل گوشوارههای نقره استفاده میکرد که نشاندهنده تنش هویت فرهنگی فریدا هم بود.
یکی دیگر از لوازم جانبی استایل فریدا که خیلی جالب توجه بود روسری ریبوزو بود که برای پوشاندن سر شانهها از آن استفاده میکرد و نماد مبارزه مکزیکی برای آزادی هم بود.
مورد دیگر در استایل فریدا خیلی جلب توجه میکرد آرایش صورت و مو بود. ابروهای به هم پیوسته و موهایی که بافته شده با روبان و جمع شده بالای سر با تاجی از گلهای وحشی بودند.
پس فشن کدهای فریدا لباس تهوانا، روسری ریبوزو، مدل موها، ابرو به هم پیوسته و جواهرات بزرگ و سنگین بود.
لباسهای هیجان انگیز فریدا از پارچههای مرغوب و وارداتی از چین و گواتمالا تهیه میشد و در دهه ۳۰ و ۴۰ میلادی سبک پوشش متفاوت فریدا مترادف فرهنگ مکزیکی شد. این یکی از دلایل الهامگیری طراحان بزرگ از فریدا و مکزیک برای طراحی کالکشنهایشان بود؛ طراحان بزرگی از جمله اسکیاپارلی، ژان پل گوتیه، ولنتینو و فرتی.
فریدا و تبدیل شدن به منبع الهام طراحی
جالب است بدانید که مدت زمان زیادی نیست که کمد لباس فریدا برای دیدن عموم مردم قابل دسترس شده است. چون دیهگو از سال ۱۹۵۴ بعد از مرگ فریدا کمد لباسش را قفل کرد و همه جواهرات و آثار هنریاش را از چشم همه دور نگه داشت تا اینکه در سال ۲۰۰۴ این وسایل در خانه فریدا کشف شدند.
دلیل مهمی که فریدا را تبدیل به فشن آیکون کرد این بود که سبک شخصی خودش را مد کرد و زیبایی شناسی اصیل فریدا همیشه در مرکز توجه بود و همین باعث تاثیرگذاری بر دنیای مد شد.
پس منصفانه است اگر بگوییم فریدا نه تنها یک فشن آیکون بلکه نمادی از زن قدرتمند بود که شیک پوشی و سبک منحصر به فرد خود را داشت. پشت این هنرمند شاخصی که امروز میشناسیم داستانی از تراژدی و سختی بود و لباسهای او نشان دهنده عدم تطابق با هر فرهنگ و هویت دیگر بود.به جای تسلیم شدن در برابر معلولیت قدرت ظریفی برای بیان تفکراتش از طریق نقاشی و لباسهایش پیدا کرد و جاودانه شد.
فریدا و لباسهایش منبع الهام بسیاری از طراحان از جمله کالکشن ۲۰۱۴ آلبرتا فرتی، ژان پل گوتیه ۱۹۹۸، ولنتینو ۲۰۱۵ و ماسکینو ۲۰۱۲ شد.این بود سرنوشت بزرگترین فشن آیکون جهان.امیدوارم از خواندن این مقاله لذت برده باشیدو نظر خود را با ما در میان بگذارید.
نویسنده : سپیده
او یک نقاش مکزیکی بود که با سبک پوشش و استایل خاصش و مفاهیمی که پشت آن بود تبدیل به فشن آیکون تاریخ شد.
فریدا بعد از آشنایی با دیهگو ریورا نقاش کمونیست مکزیکی عقاید سیاسی چپ پیدا کرد و طرفدار استالین و مائو شد. در حدی که خانهاش پاتوق افراد و سیاستمداران چپگرا بود.